معجزات آن حضرت، دو دسته است: الف) معجزاتى كه آن حضرت در دوران تولّد و كودكى و غيبت، انجام داده اند. 1- تولّد بدون ظاهر شدن آثار حمل از امام حسن عسكرى(عليه السلام) نقل شده كه به حكيمه (دختر امام جواد(عليه السلام)) فرمود: «امشب، به خانه ى ما بيا; زيرا، امر مهمّى رخ خواهد داد.». حكيمه پرسيد: «چه اتفاقى؟». امام(عليه السلام)فرمود: «قائم آل محمد امشب به دنيا خواهد آمد.». حكيمه پرسيد: «از چه كسى؟». امام(عليه السلام)فرمود: «از نرجس.». حكيمه مى گويد: «به نزد نرجس رفتم و به او، فرزند بزرگوارى را بشارت دادم، در حالى كه هيچ اثر حملى در او مشاهده نكردم.».(5) چنين معجزه اى، در مورد حضرت موسى(عليه السلام) هم بيان شده است. در مادر او، يوكابد، هيچ آثار حملى ظاهر نبود(6) و تا روزى كه موسى(عليه السلام) به دنيا آمد، كسى نفهميد كه او حامله است. 2- قرآن خواندن در بدو تولّد هنگامى كه امام مهدى (عج) از مادر تولّد شد، ايشان را به امام حسن عسكرى(عليه السلام) دادند. آن حضرت، وى را در آغوش گرفت و فرمود: «قران بخوان.». امام مهدى (عج) شروع به قرآن خواندن كرد.(7) 3- شفاى مريض لاعلاج محمّد بن يوسف نقل مى كند، به مرضى دچار شدم كه پزشكان از علاج آن نااميد شدند. نامه اى به حضرت امام مهدى (عج) نوشتم و از آن حضرت، طلب شفا كردم. ايشان در جواب نوشتند: «ألبسك الله العافيه; خداوند، بر تو لباس عافيّت بپوشاند.». مدّتى نگذشت كه شفا پيدا كردم و وقتى پزشكان از اين ماجرا مطلع شدند، گفتند: «اين شفا و عافيت، به يقين، از جانب خداوند بوده است.».(8) هنگامى كه امام مهدى (عج) از مادر تولّد شد، ايشان را به امام حسن عسكرى(عليه السلام) دادند. آن حضرت، وى را در آغوش گرفت و فرمود: «قران بخوان.». امام مهدى (عج) شروع به قرآن خواندن كرد 4- طلا شدن سنگريزه يكى از اهالى مدائن مى گويد: به همراه رفيقم، به حج مى رفتيم. در نزديكى موقف، فقيرى به سوى ما آمد. ما به او جواب ردّ داديم. سپس به سوى جوانى خوش سيما كه ردايى پوشيده بود رفت. او، سنگى از روى زمين برداشت و به فقير داد. شخص فقير، مدّت زيادى در حق او دعا مى كرد. در اين هنگام، آن جوان غائب شد. ما به نزد مرد فقير رفتيم و گفتيم: «واى بر تو! آيا براى گرفتن يك سنگ، اين قدر دعا مى كنى؟» كه ناگهان در دست او سنگى از طلا ديديم كه در حدود بيست مثقال مى شد. وقتى در مورد آن جوان از اهل مكّه و مدينه سوال كرديم، گفتند: «چنين شخصى از علويان است و هر سال با پاى پياده به حج مى آيد.».(9) 5- خبر دادن از غيب از پسر مهزيار نقل شده كه در سفرى با كشتى همراه پدرم بودم و مال زيادى به همراه او بود. پدرم، دچار بيمارى سختى شد و گفت: «من، در حال مردن هستم.». و در مورد آن اموال، وصيت كرد كه آن ها را به امام زمان (عج) بدهم. از اين وصيّت تعجّب كردم، ولى مطمئن بودم كه پدرم بيهوده سخن نمى گويد. با خود گفتم: «اگر امر برايم روشن شد، مانند دوران امام حسن عسكرى(عليه السلام) به وصيّت عمل مى كنم والّا آن را صدقه مى دهم.». مدّتى در عراق بودم تا اين كه فرستاده اى از جانب امام زمان (عج) آمد و مشخصّات مال و محلّ مخفى كردن آن را گفت و حتّى بعضى از مشخّصاتى را كه خودم هم نمى دانستم، بيان كرد و من هم مال را به او دادم.(10) ب) معجزاتى كه امام مهدى (عج) به هنگام ظهور انجام خواهد داد. امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد: «هيچ معجزه اى از معجزات انبيا نيست مگر اين كه خداوند آن را به دست حضرت قائم (عج) براى اتمام حجّت، بر دشمنان ظاهر خواهد كرد.» .(11) بنابراين، معجزات آن حضرت به دوره قبل از غيبت و غيبت، ختم نمى شود و به هنگام ظهور نيز آن حضرت براى معرّفى حقانيّت خويش و اتمام حجّت بر دشمنان و منكران، معجزاتى را انجام خواهند داد